مهدي رضامهدي رضا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

جینگیل خاله و عسل مامان

بعد از گذشت يكسال و هشت ماه فهميدم

سلام پسر خوشكل مامان هديه خوب خدا........... عزيزكم راستش چند روز پيش قرار بود اين پست را اضافه كنم ولي اينقده سرم شلوغ بود كه نتونستم منو ببخش.... پسركم راستش چهارشنبه هفته پيش كه داشتم مي رفتم محل كار جديدم فريبا (صميمي ترين دوست  فرهنگسراييم) باهام تماس گرفت اون داره الان اولين روزهاي تجربه مادرشدنش را ميگذرونه خلاصه داشتيم صحبت مي كرديم بحث رسيد به روزهاي اول تولد شما........ (خواهر شوهر فريبا توي بخش مراقبت هاي ويزه كودكان بيمارستان شهداي كارگر هست) حرفي كه خواهر شوهرش روزهاي اول تولد شما به او زده بود و به من نگفته بود بهم گفت...... مي دوني چي گفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت بهش گفته شما موندني نيستي.............. واي پسرم...... كلا بهم ريخ...
11 خرداد 1393

یکسال و هشت ماهگی

سلام بر عزیز دل مامان پسر گلم این چند وقت شرمنده که وبلاگت را آپدیت نکردم آخه این سری بدجور مشغله فکری و کاری داشتم البته هنوز این بحران تموم نشده ولی خسته ام و خیلی می خوام هر چه زودتر  هم امتحانات تموم بشه و هم در مورد کار جدید تصمیم جدیم را بگیرم . چند روزی هست ک بخاطری کاری که مامانت پیدا کرده پیش خانم تمییز همسایمون هستی عصر ها هم که شاگرد دارم یا پیش بابا محمد و یا بابا جونی هستی. البته کارم ان شاالله دئمی نیست و دوباره بر می گردم فرهنگسرا..... خوب حالا از خوشکل مامان بگم.....  عزیز دلم الان دیگه اصولا سعی می کنی کلمات جدید که از ما می شنوی تکرار کنید به قول عمه مهدیه دایره لغاتت زیاد شده. ملیحه ، مهران ، باباجونی ، ...
5 خرداد 1393
1