بعد از گذشت يكسال و هشت ماه فهميدم
سلام پسر خوشكل مامان هديه خوب خدا........... عزيزكم راستش چند روز پيش قرار بود اين پست را اضافه كنم ولي اينقده سرم شلوغ بود كه نتونستم منو ببخش.... پسركم راستش چهارشنبه هفته پيش كه داشتم مي رفتم محل كار جديدم فريبا (صميمي ترين دوست فرهنگسراييم) باهام تماس گرفت اون داره الان اولين روزهاي تجربه مادرشدنش را ميگذرونه خلاصه داشتيم صحبت مي كرديم بحث رسيد به روزهاي اول تولد شما........ (خواهر شوهر فريبا توي بخش مراقبت هاي ويزه كودكان بيمارستان شهداي كارگر هست) حرفي كه خواهر شوهرش روزهاي اول تولد شما به او زده بود و به من نگفته بود بهم گفت...... مي دوني چي گفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت بهش گفته شما موندني نيستي.............. واي پسرم...... كلا بهم ريخ...
نویسنده :
مامان مهدی رضا
22:43